اللهم عجل لوليك الفرج

۱۳۸۷-۰۳-۳۰

عارف ناشناخته قرن بيستم
يحيي بونو

متن زير گزيده اي از پايان نامه دکتر يحيي بونو است که در سال 1995 در دانشگاه سربن (مدرسه مطالعات عالي) تحت عنوان الهيات فلسفي و عرفاني امام خميني دفاع شده و پس از تجديد نظر در سال 1997 تحت عنوان امام خميني ، عارف ناشناخته قرن بيستم منتشر شده است .

1- اين پايان نامه در دانشگاهي فرانسوي ارائه شده است و روي سخن آن با مردم مغرب زمين است، مردمي که عموما با عرفان اسلامي بالاعم و با آراء مکتب ابن عربي بالاخص چندان آشنا نيست، و عملا به تمامي ره آورد مکتب ملاصدرا در اين عرصه آگاهي ندارد و تقريبا ازتعاليم امامان معصوم ازبيت پيامبر(ص) هيچ چيز نمي داند . اين سخن بدان معني است که مداقه در آثار امام خميني (ره) نمي توانست صورت پذيرد مگرآن که در هر مرحله تعاليم و مباحثي که زمينه ساز آنهايند و امام از آنها مطاوعت مي کند، ولو آن که به شرح مجدد تمامي آنها نپرداخته باشد، ارائه شده باشند ، بنابراين تعاليم امامان معصوم(ع) يا آموزه هاي مکاتب ابن عربي و ملاصدرا در حد امکان با مراجعه به شرحي که امام خميني خود از آنها در کتابهايش آورده است ، عرضه شده ، و در طي همين عرضه داشت است که بازآوردهاي ويژه امام مورد مطالعه و تاکيد قرار گرفته اند.

2- غربيان امام خميني را به عنوان حکيمي عارف نمي شناسند ، حتي در آثار متخصصان به اين موضوع اشاره اي نشده يا به اجمال ازآن ياد شده است . حال آن که استاد عاليقدر سيد جلا الدين آشتياني قصد کرده بود بخش معتنابهي ازششمين جلد « منتخباتي ازآثار حکماي الهي » را به نوشته هاي فلسفي و معنوي امام خميني (ره) ، که از ديدگاه وي " خاتم حکما و عرفا در عصر ما مي باشد " اختصاص دهد . بنابراين موضوع اين رساله صرفا پرداختن به همين آثار فلسفي و عرفاني است، لذا به هيچ وجه بحث نقش سياسي امام مطرح نخواهد شد . افزون بر اين در چارچوب محدوده همين آثار به بررسي و مطالعه خواهيم پرداخت ، و نه در ارتباط با آن چه " تجدد و مدرنيته " نام گرفته است ، چون آثار مزبور در راستاي حکمت عرفاني جاي مي گيرد که از پيوند عرفان ابن عربي و حکمت مشاء ( به ويژه ابن سينا) و اشراق( سهروردي) در کشتزار پر ثمر تعاليم اهل بيت نبوت(ص) به بار نشسته است، حکمتي عرفاني که در آثار ملاصدرا و فضلاي مکتب او به ذروه اعتلا مي رسد . به اعتقاد امام خميني ، باز نمودگر عاليقدر اين سنت ، حکمت و معنويت به عالم کون و فساد تعلق ندارد ، لذا تنها درک و تجربه کنوني حقيقتي مطرح است که در ذات خود سرمدي و متعالي است . ازنخستين نوشته در مجموعه آثارش - در سن بيست و هفت سالگي - با تسلطي هر چه تمامتر ، نه تنها اين تعاليم سنتي را با توانمندي و ذوق وافر معرفي و بازگو مي کند، بلکه بر برخي مواضع که مورد قبول پيشينيان قرار گرفته بود ايرادهايي وارد ساخته ، حتي گاهي نکاتي تازه را متذکر مي شود ، به ويژه در باب ولايت و نبوت ديدگاهي را ارائه مي کند که غوامض موضوع را تا آن جا که نهايت را صورت توان بست شرح و بسط مي دهد .

3- بخش اول اين پايان نامه اختصاص به تکوين شخصيت و آثار امام خميني( ره) دارد . در قسمتي ازبخش اول آمده است : امام خميني شخصيتي است متعلق به حوزه که در آن جا پرورش يافته و همواره در آن جا زيسته است و لذا به برخي از ويژگيهاي تعليم و تربيتي خواهيم پرداخت که نه بر ميزان فراگيري ، بلکه بر دريافت و درک مطلب تاکيد مي ورزد ، تا فراگيرنده توان ابراز نظراتي مستدل و مبتني بر اصول را کسب کند . در اين رهگذار برخي ازمتوني که در حوزه تدريس مي شوند بررسي شده اند . آنگاه به اختصار به تکوين شخصيت و آموزش امام در رشته هاي منقول ( فقه و اصول) اشاره اي خواهيم داشت ، ولي درباره آموزش وي در رشته اي معقول ( فلسفه) و معنوي ( عرفان نظري و عملي) به تفصيل سخن خواهم راند . آثار امام به سه گروه تقسيم مي شوند : ( 1) نوشته هاي مطلقا فلسفي و معنوي ، که عبارتند از : (1-1) شرح دعاي سحر،(2-1) مصباح الهدايه الي الخلافه و الولايه ، (3-1) تعليقات علي شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، (4-1) چهل حديث، (5-1) سر الصلاه، (6-1) آداب الصلواه، و (7-1) شرح حديث جنود عقل و جهل . ( به اين مجموعه بايد کتاب « تقريرات درسهاي حکمت متعاليه » امام را که سال گذشته در سه جلد منتشر شده است اضافه کرد ) . اين هفت عنوان در دوره اي تاليف شده است که با تحصيل در محضر آيت الله شاه آبادي آغاز و با انتشار « کشف الاسرار » به پايان مي يابد؛ کتاب اخير اثري است جدلي که به گونه اي، مبين ورود امام به عالم سياست مي باشد ؛ با وجود اين ، کتاب مذکور و نيز دو متن ديگر که مربوط به « اصول» هستند ( انوارالهدايه في تعليقه علي الکفايه، رساله في الطلب و الاراده ) به علت ارتباط برخي ازمطالب آنها با موضوع ، در اين مجموعه گنجانده شده اند ، ( 2) متون فقهي و اصولي - به جز دو متني که در پيش به آنها اشاره شد - که در دوره دومي که تا مدت زماني کوتاه پيش از انقلاب تداوم داشته است ، به رشته تحرير کشيده شده اند ، (3) تمامي آثاري که به صورت کتاب تدوين نشده اند ، مانند : کنفرانسها، سخنراني ها، نامه هاي سرگشاده يا خصوصي؛ آثاري که اساسا - ولي نه منحصرا- متعلق به دوران پس از انقلاب مي باشند و از بخشي از آنها در اين پيان نامه استفاده خواهد شد . در اين مجموعه اخير وجود تفسيري عرفاني از سوره حمد ، که اندک زماني پس از انقلاب در تلويزيون صورت گرفت ، و اشعار عارفانه که تا واپسين روزهاي حيات به تصنيف کشيده شده اند حاکي از آن هستند که نخستين آثار محصول شوق و شور جواني نبوده اند ، بلکه به عکس ازاين نکته حکايت دارند که امام در ژرفاي هستي و از صميم دل عارف بوده است .

4- بخش دوم به « سيري در الهيات حکمت متعاليه و عرفان اسلامي ( خداشناسي) » اختصاص دارد . موضوع اين بخش تبيين برخي نکات اساسي است که براي فهم بينش امام در تماميت آن ضرورت دارد ، نکاتي که هيچ گاه در نوشته هايش شرح و بسط داده نشده اند . اين نکات در دو کلمه خلاصه مي شوند :« اصالت » و « وحدت » وجود . بنابراين مباحث اين بخش از مفهوم عام و بديهي وجود آغاز شده و در ادامه، مباحثي همچون " در جست وجوي مطلق" ، " ذات مجهول و حق متجلي" ، " در محضر اسماء " ، " کمالات وجود" ، " امهات صفات " ، " مبداء تجليات " مطرح شده است .

5- بخش پاياني اين پايان نامه به ويژگي هاي آثار حکمي و عرفاني امام خميني اختصاص دارد . نويسنده درباره اين ويژگي ها مي نويسد : آثار امام خميني در زمينه حکمت و عرفان ويژگي هاي چند گانه اي را ارائه مي دهد که مهم ترين آنها به شرح زير است:
(1) قدرت و انسجام مطالب که حکايت از تسلطي استثنايي بر موضوع دارد . اين تسلط حتي در شيوه ارائه برخي نکات نظري ، حتي هنگامي که در اين ارائه نوآوري ها مطرح نباشد احراز مي شود،
(2) قدرت، انسجام و تسلط نهايتا به طور کلي، در پايداري و استواري امام پديدار مي شود که همواره با توانمندي خاص خود توجه را به غايت مقصود معطوف مي دارد و براي محقق ساختن آن، انگيزه لازم را در مخاطبان خود پديد مي آورد . از ديدگاه امام خميني بدايت و نهايت هر ايضاحي سير و سلوک معنوي است ،
(3) ديگر ويژگي آثار حکمي و عرفاني امام خميني در به کاربردن اصطلاحات است ، که با ابهام و گاهي با نادرستي در کاربرد آنها که در آثار برخي از بلند پايه ترين مفسران ابن عربي مشاهده مي شود ، تفاوتي فاحش دارد ،
(4) والايي سطح زبان، هم به عربي و هم فارسي . امام در مکتب خانه ( مدرسه سنتي قديم ) ادب فارسي را تعليم گرفته و مطالعات بسياري در شقوق مختلف بلاغت و معاني عربي داشته ، و قدر مسلم واجد استعداد و ذوق و قريحه شايان ويژه اديب ، حتي شاعر بوده است ، ولو آن که در اين زمينه بالاخص کار نکرده باشد ،
(5) تدبر در قرآن مجيد و احاديث ،
(6) نو آوري . شناخت عميقي که امام از حکمت صدرايي و عرفان ابن عربي داشت ، اين امکان را براي وي فراهم کرده بود که نه به مثابه معلمي ساده و ناقل، بلکه به منزله کسي که در موضوع مورد بحث صاحبنظر است ما في الضمير خود را بيان دارد .

منبع
فصلنامه فلسفه ، شماره يک . (با تلخيص و ويرايش مجدد)منبع:خبرگزاري مهر 13/3/1383

۱۳۸۷-۰۳-۲۹

عرفان اسلامي و جوان از منظر امام خميني (ره)

از ديدگاه امام «جوان» چون به فطرت توحيدي و الهي اش نزديک و به تعبير ايشان به ملکوت ، نزديكي بيشتري دارد راحت تر
مي تواند به تهذيب نفس بپردازد، لذا در اين مقاله با توجه به نظرات امام در ارتباط با جوانان به بررسي جنبه هاي عرفاني جوانان پرداخته شده است .
در ابتدا ، غنيمت شمردن فرصت جواني را از منظر امام مورد اشاره قرار مي دهيم : « هان اي عزيز ، از خواب بيدار شو . از غفلت تنبه پيدا كن و دامن همت به كمر زن ، و تا وقت است فرصت را غنيمت بشمار ، و تا عمر باقي است و قواي تو در تحت تصرف تو است و جواني برقرار است و اخلاق فاسد بر تو غالب نشده و ملكات رذيله بر تو چيره نگرديده ، چاره اي كن و دوايي براي رفع اخلاق فاسده و قبيحه پيدا كن و راهي براي اطفاي نائره شهوت و غضب پيدا كن» . ( شرح چهل حديث ، ص 24و25 )
حضرت امام در شرح چهل حديث با توجه به استفاده از نشاط جواني به سخن استاد خود مرحوم شاه آبادي اشاره نموده است :
« شيخ جليل ما و عارف بزرگوار ، آقاي شاه آبادي ،‌روحي فداه ، فرمودند كه تا قواي جواني و نشاط آن باقي است بهتر مي توان قيام كرد در مقابل مفاسد اخلاقي و خوبتر مي توان وظايف انسانيه را انجام داد . مگذاريد اين قوا از دست برود و روزگار پيري پيش آيد كه موفق شدن در آن حال مشكل است . و بر فرض موفق شدن ، زحمت اصلاح زياد است» . (شرح چهل حديث ، ص 111 )
امام خميني (ره)درباره تهذيب نفس در جواني مي فرمايد:« در جواني تهذيب نفس ، بسيار اسهل است از ايام پيري و ضعف که قدرت ازدست مي رود وريشه اخلاق فاسده که اصلش از حب دنيا و نفس است ، استحکام پيدا مي کند و تصفيه و تهذيب بسيار مشکل
مي شود...». (نامه هاي عرفاني ، ص 63 مجموعه آثار، ج 1، 1382) يا مي نويسد: «...اين جوانان با يك جهش برق آساي معنوي و روحي با دست رحمت حقتعالي از منجلابي كه براي آنان با دست پليد استكبار جهاني كه از آستين امثال رضاخان و
محمد رضا خان و ديگر سرسپردگان غرب يا شرق تهيه ديده بودند نجات يافته و يك شبه راه صد ساله را پيمودند و آنچه عارفان و شاعران عارف پيشه در ساليان دراز آرزوي آن را مي كردند اينان ناگهان بدست آوردند و عشق به لقاءالله را از حدشعار به عمل رسانده و آرزوي شهادت را به عمل رسانده و آرزوي شهادت را با كردار در جبهه هاي دفاع ازاسلام عزيز به ثبت رساندند و اين تحول عظيم معنوي با اين سرعت بي سابقه را جز به عنايت پروردگار مهربان و عاشق پرور نتوان توجيه كرد ».
(صحيفه امام خميني ره ، ج 17، ص 189 )
حضرت امام خميني(ره)،دوران جواني را ارزشمند توصيف نموده و شرايط اين دوره را براي تهذيب نفس و سير و سلوك ايده آل دانسته وايشان بر ويژگيهاي جوانان در بعد عرفاني و كسب فضايل و داشتن فرصتهاي طلايي نسل جوان غبطه خورده و تهذيب نفس را در دوران پيري مشكل دانسته اند.
امام خميني(ره) در تحول عرفاني جوانان ذكر نموده است:«خداي تبارك و تعالي با قدرت غيبي خودش به اين ملت عنايت فرمود و
اين جوانها را متحول كرد به يك انسانهاي عارف مسلك كه براي خداي تبارك و تعالي و به عشق خداي تبارك و تعالي از جانشان
مي گذرند و مادران و پدران آنها از فرزندان رشيدشان مي گذرند». (جوانان از ديدگاه امام خميني ره ، ص 160 )
در ارتباط با توكل به خداوند و الهي شدن جوانان حضرت امام خميني(ره) مي فرمايد:«كوشش كنيد كه راه براي خدا باشد ، كوشش كنيد كه چشمتان را از مخلوق ، از ما سواي خدا ببنديد ، توجه تان به اين نباشد كه اگر خدمتي براي خدا مي كنيد ، ديگران پيش شما بيايند تواضع كنند . شما جوان هايي هستيد كه در طول اين مدت زحمت كشيديد ، براي خدا رنج برديد ، براي خدا عمل كرديد ، حالا يك راه طولاني را براي خدا طي كرديد و آمديد اينجا با ما صحبت كنيد ، و درد دل كنيد . كاري كه براي خداست ، خدا توجه مي كند و اگر براي خدا نباشد ، همه عالم توجه كنند چيزي نيست» . (صحيفه امام خميني ره ، ج 8 ، ص 88 )
در قسمتي از بيانات ايشان به عظمت روح جوانان پرداخته شده است ، حضرت امام خميني (ره) ذكر مي كند : «من واقعاً وقتي كه بعض از اين جوانها را مي بينم ، بعضي از اين صحبتهاي جوانها را مي شنوم ، بعضي از اين شاديهاي آنها را مي بينم در جبهه ها ، مي بينم جايي كه الان آتش است و هر روز آتشبازي است ، اينها با سر افرازي و با عظمت روح و با شادي كه دارند پيش مي روند ، من متحير مي شوم و از اين حسرت مي برم كه ما نرسيديم به يك همچو مقامي» . (صحيفه امام خميني ره ، ج 20 )
امام خميني (ره) در چند توصيه مهم به جوانان مي فرمايد:
1- معاشران و دوستان خويش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنويات انتخاب کنيد. (شرح چهل حديث ، ص 499)
2- از قدرت جواني استفاده کرده و در ملکوت پرواز کنيد. (صحيفه امام خميني ره ، ج18 ، ص334 )
3- استفاده از نشاط جواني و قدرت آن. (شرح چهل حديث ، ص 111)
4- پرهيز از غرور جواني. (صحيفه امام خميني ره ، ج 18، ص334 )
5- جدي گرفتن جواني و غنيمت شمردن آن. (همان ، ج 20، ص 437شرح چهل حديث ، 25-24)
حضرت امام خميني (ره) در ارتباط با بهره گرفتن از ايام جواني و تهذيب نفس علاوه بر نصايحي كه به جوانان فرموده ، در پرهيز از حب دنيا به فرزند خود وصايايي نموده كه ذكر آنها در اين مقال خالي از لطف نمي باشد . امام (ره) در وصيت به فرزندشان مرحوم احمد آقا نوشته اند: «پسرم ! هيچ گاه دنبال تحصيل دنيا - اگر چه حلال او باشد - مباش ، که حب دنيا - اگر چه حلال باشد - راس همه خطاهاست ، چه خود، حجاب بزرگي است و انسان را ناچار به دنياي حرام ميکشد» (نقطه عطف ، ص 42)
امام در وصيت خويش به مرحوم احمد آقا نوشته اند: «پسرم! اکنون با تو که جواني صحبت مي کنم بايد توجه کني که براي جوانان توبه آسان تر و اصلاح نفس و تربيت باطن سريع تر مي تواند باشد. در پيران هواهاي نفساني و جاه طلبي و مال دوستي و خود بزرگ بيني بسيار افزون تر از جوانان است. روح جوانان لطيف است و انعطاف پذير و آن قدر که در پيران حب نفس و حب دنيا است در جوانان نيست. جوان مي تواند به آساني نسبي خود را از شر نفس اماره رها سازد و به معنويات گرايش پيدا کند. در جلسات موعظه و اخلاق آن قدر که جوانان تحت تاثير واقع مي شوند. پيران نمي شوند جوانان متوجه باشند و گول وسوسه هاي نفساني و شيطاني را نخورند... پسرم ! فرصت را از دست مده و در جواني خود را اصلاح کن...». (نامه هاي عرفاني ، ص 90-89)
لازم به ذكر است ، با توجه به مطالب زيادي كه در اين مورد ذكر گرديده ، شما را به مطالعه منابع ذكر شده توصيه نموده تا با بهره گيري از نصايح امام ، قدر و منزلت دوران ارزشمند جواني بيشتر دانسته شود.
« پايان »
تهيّه و تنظيم : حسين الهي مقدم


منابع و مآخذ:

1. خميني ، روح الله ؛ شرح چهل حديث ، تهران ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، چاپ دوازدهم ، تابستان 1376 .
2. خميني ، روح الله ؛ نقطه عطف ، تهران ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، چاپ چهارم ، مردادماه 1369 .
3. خميني ، روح الله ؛ نامه هاي عرفاني (مجموعه آثار ج اول)، تهران ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، سال 1382 .
4. خميني ، روح الله ؛ صحيفه نور ، ج8 ، تهران ، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، انتشارات شركت سهامي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، چاپ اول ، بهمن ماه 1364 .
5. خميني ، روح الله ؛ صحيفه نور ، ج17 ، تهران ، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، انتشارات شركت سهامي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، چاپ اول ، بهمن ماه 1364 .
6. خميني ، روح الله ؛ صحيفه نور ، ج18 ، تهران ، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، انتشارات شركت سهامي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، چاپ اول ، بهمن ماه 1364 .
7. خميني ، روح الله ؛ صحيفه نور ، ج20 ، تهران ، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، انتشارات شركت سهامي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، چاپ اول ، بهمن ماه 1364 .
8. خميني ، روح الله ؛ جوانان از ديدگاه امام خميني ، تهران ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ، مؤسسه چاپ و نشرعروج ، چاپ هشتم ، پاييز 1378 .